سود به عنوان معیاری برای ارزیابی کارآیی مدیریت و ابزاری برای سنجش موفّقیّت یا شکست برنامه های شرکت است.
سود به عنوان یکی از شاخص های مهم در برنامه ریزی عملیات آتی واحد تجاری بکار می رود.
سود مبنایی جهت تشخیص مالیات و توزیع درباره ثروت میان اشخاص است.
سود رهنمایی برای سیاست تقسیم سود و تداوم مؤسسه است. (جهانخانی و پارساییان، ۱۳۸۴)
سودمندی سود
از همه معانی سود می توان نتیجه گرفت سود در هر حوزه ای نقش بازی می کند اما سودمندی آن به محدودیت های ارتباط دارد که از جمله می توان به مفهوم حسابداری سنّتی از سود، مفهوم اقتصادی از سود، مفهوم نگهداشت سرمایه از سود و مفهوم ارزش های جاری از سود اشاره کرد.
سود حسابداری از نگاه عملیاتی، تفاوت درآمدهای پدیدآمده حاصل از مبادلات دوره و بهای تمام شده تاریخی مرتبط با آنهاست که از این تعریف می توان پنج خصوصیت ویژگی را استنباط کرد:
سود حسابداری مبتنی بر مبادلات واقعی است. حرفه حسابداری به طور سنّتی، رویکرد مبادله را برای اندازه گیری سود برگزیده است. مبادلات یا خارجی هستند و یا داخلی. مبادلات خارجی با خرید کالا و خدمات از سایر شرکت ها پدید می آیند و به دلیل اتّکا بر مدارک مثبته، صریح هستند. مبادلات داخلی ناشی از به کارگیری با تخصیص دارایی ها در شرکت هستند و کمتر بر مدارک مثبته اتّکا دارند و با گذشت زمان و بهره برداری شکل می گیرند.
سود حسابداری مبتنی بر قرض دوره مالی است و منعکس کننده فعّالیت های شرکت در طی دوره است.
سود حسابداری بر اصل تحقق درآمد شکل گرفته است و مستلزم تعریف، اندازه گیری و شناسایی درآمد است. به طور کلّی این اصل، معیار شناسایی درآمد و در نتیجه شناسایی سود است، البته شرایط استثنایی نیز وجود دارد.
اندازه گیری سود حسابداری مستلزم اندازه گیری بهای تمام شده تاریخی هزینه هاست و به اصل بهای تمام شده وفادار است. دارایی تا زمان فروش به بهای تمام شده ی تحصیل دارایی اندازه گیری می شود و در هنگام فروش، تغییر در ارزش شناسایی می شود. بنابراین هزینه ها همان دارایی و یا بهای تمام شده تحصیل است که مصرف شده است.
سود حسابداری مستلزم آن است که درآمدهای شناسایی شده هر دوره با بهای تمام شده مرتبط با آنها مقایسه گردد. بنابراین مبتنی بر اصل تطابق است. اساساً بهای تمام شده و هزینه های دوره به درآمدها تخصیص می یابند و یا با آنها تطبیق داده می شوند و سایر بهای تمام شده به آینده منتقل و به عنوان دارایی ها گزارش کردند (آقایی ، محمّد علی ، ۱۳۸۰).
نرخ بازده دارایی ها(ROA)
این معیار در نظامی به نام نظام دوپونت ظهور کرد و بهعنوان مبنایی برای ارزیابی عملکرد شرکتها مورد توجه قرار گرفت.
در گذشته مدیران به حاشیه سود تحصیل شده اهمیت داده و دفعات گردش را نادیده میرگفتند، در حالیکه یکی از وظایف مهم مدیران، نظارت دارائیهای عملیاتی است. اگر دارائیهای اضافی در عملیات بهکار گرفته شوند مانند این است که هزینههای عملیاتی را افزایش دادهایم. یکی از مزایای مهم فرمول نرخ بازده دارائیها (ROA) این است که مدیران را به کنترل دارائیهای عملیاتی وادار میسازد و همواره با کنترل هزینهها، نرخ سود خالص و حجم فروش، به کنترل دارائیهای عملیاتی نیز میپردازند. امروز فرمول نرخ بازده دارائیها (ROA) یکی از مهمترین معیارها برای سنجش کارائی مدیران بهخصوص برای نظارت بر مراکز سرمایهگذاری است. مسئولیتهی مدیران در زمینههای مختلف در فرمول نرخ بازده دارائیها (ROA) ادغام گردیده و بهصورت یک رقم ارائه میگردد که برای سنجش کارائی مدیران در مراکز سرمایهگذاری، معیار مناسبی برای تخصیص وجوه سرمایهگذاری است.
از همان آغاز یک سری موارد برای ارزیابی عملکرد مدیران مورد استفاده قرار گرفت تا اینکه نسبت های مالی برای این امر مورد استفاده قرار گرفتند.
یکی از نسبتهائی که در سیستم دوپونت مورد استفاده قرار گرفت نسبت نرخ بازده دارائیها (ROA) بود. این نسبت و همچنین نسبت دیگری به نام نرخ بازده سرمایه (ROE) جزء نسبتهای سودآوری به حساب میآیند. بهتر است بگوئیم هر گاه از سود خالص دوره برای ارزیابی عملکرد در یک فرمول استفاده میشود منظور بررسی نسبت سودآوری آن ارگان است. (تقوی، ۱۳۸۱).
محاسبه نرخ بازده دارائیها (ROA)
دارائیها/ سود خالص = دارائیها/ فروش * فروش/ سود خالص = نرخ بازده دارائیها (ROA)
ـ فروش
شامل کلیه فروشهای عملیاتی شرکت پس از کسر تحقیقات غیرتجاری مانند برگشت از فروش تحقیقات و تخفیفات نقدی فروش است، بهعبارت دیگر منظور از این فروش، همان فروش خالص است.
ـ دارائیها
منظور از دارائیها کلیه دارائیهای شرکت که در فرآیند عملیاتی مورد استفاده قرار میگیرند است البته یک دیدگاه دیگر بیان میدارد که باید کلیه دارائیها یعنی جمع کل دارائیها را در این فرمول استفاده کرد لذا به لحاظ وجود مفهوم قابلیت مقایسه ما در این فرمول از کل دارائیهای شرکت استفاده میکنیم.
ـ سود خالص
آنچه که در این مبحث باید کاملاً مورد توجه قرار گیرد بحث سود خالص است. در نگاه اول بهنظر میرسد منظور سود خالص بعد از کسر مالیات است. ولی باید اذعان داشت منظور از این سود که اشتباها سود خالص بیان شده سود قبل از کسر مالیات و قبل از محاسبه اقلا غیرعادی و غیرمستمر است، بهعبارت دیگر این سود همان سودی است که ناشی از عمل مدیریت است یعنی بدون تحریف و دستکاری میباشد و لذا عدم دخالت اقلام غیرعادی و غیرمستمر باعث معنادار شدن بحث ارزیابی عملکرد مدیران میشود. (تقوی، ۱۳۸۱)
ایرادات وارد بر نرخ بازده دارائیها (ROA)
۱) محدود کردن دیدگاه آتینگر و عدم بررسی عواقب و اثرات آتی تصمیمات مدیریت
۲) علیرغم کاهش کوتاه مدت در این نرخ ممکن است منجر به اثرات مطلوب بلند مدت برای، با این وجود ممکن است به دیدگاه ضعف در مدیریت بیانجامد.
۳) اثر عوامل خارجی غیرقابل کنترل مدیریت مانند شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … که با نرخ بازده دارائیها اثر میگذارد یکی دیگر از عیوب نرخ بازده دارائیها است.
۴) عدم لحاظ دیدگاه مخاطرهای مدیریت در این نرخ ممکن است در آینده لطماتی به شرکت وارد کند.
۵) یکی دیگر از نواقص نرخ بازده دارائیها یا در کل نظام دوپونت همان ایراد وارد بر حسابداری است. یعنی بهرهگیری از اصل بهاء تمامشده تاریخی که مربوط بودن اطلاعات را نقض میکند.
۶) نرخ بازده دارائیها بیشتر بر عملکرد کوتاهمدت مدیران تکیه دارد.
۷) نسبت بازده دارائیها با صورت گردش وجوه نقد که برای تجزیه و تحلیل هزینههای سرمایهای بهکار میرود، مطابقت ندارد.
۸) تخصیص هزینهها از نوع تسهیم که خارج از کنترل مدیران بخشها است باعث عدم کارائی کامل و اثربخشی ROA میشود. (ملکیان و اصغری، ۱۳۸۵)
۲-۳) بخش دوم: اعتماد سرمایه گذاران
۲-۳-۱) تعاریف و مفاهیم
اعتماد[۴] در محیط های کاری به عنوان عامل اصلی بالقوه ای است که منجر به بهبود عملکرد سازمانی میشود و میتواند یکی از منابع مزیت رقابتی در بلند مدت باشد. ایجاد محیطی که دارای اعتماد سازمانی است، تأثیرات مثبت ز ی ادی بر ای سازما ن ها دارد؛ برعکس، هزینه های بی اعتمادی به علت عدم تمایل کارکنان به همکاری و مشارکت، خطر پذیری به خاطر رفتارهای نامناسب، کیفیت پایین کار و نیاز به کنترل، می تواند سنگین باشد(پسوتیت و لامسا[۵]،۲۰۰۸).
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |